تفکر قالبی (stereotype) به یک نظر از پیش تشکیلشده در ذهن جمعی گروههایی از جامعه اشاره دارد، که مانع قضاوت و شناخت منطقی افراد نسبت به دیگران شده و ویژگیهای خاصی را به تمام اعضای یک گروه دیگر یا مجموعهای متفاوت نسبت میدهد. این امر سبب میگردد افراد برپایهٔ اطلاعاتی ناچیز و تصورهای کلیشهای خود که غالباً برگرفته از جامعه یا رسانهها است، بدون آنکه شناخت کافی از دیگران داشتهباشند، نسبت به آنها قضاوت کنند. این لغت اگر در معنی منفی آن به کار رود، فرضی سادهانگارانه، اغراق شده و تحقیرآمیز را به اعضای یک گروه بهدلیل عضویت در آن گروه نسبت میدهد. کلیشهها احترام یا مشروعیت را از اشخاص به دلیل تعلّقشان به آن گروه میگیرند یا برعکس، کلیشه مثبت احترام، ارزش و محبوبیتی غیرواقعی و برپایهای غیرمنطقی برای عدهای بدون دلیل خاصی به وجود میآورند. به عنوان مثال قضاوت در مورد افراد برپایهٔ نوع لباس آنها یا شکل ظاهری آنها. واژه استریوتایپ، از استریو،کلمهای یونانی به معنی «سخت، مستحکم، غیرقابل تغییر» و کلمهٔ تایپ، کلمهای یونانی به معنی «تأثیر» میباشد. در نتیجه کلمهٔ استریوتایپ به معنی تأثیر غیرقابل تغییر (تأثیر مستحکم) میباشد.
در مقابل تفکر قالبی، کلیدواژه دیگری قرار دارد تحت عنوان “شخصیت توسعه یافته”. شخصیت توسعه یافته یک تعبیر جامعه شناختی-روانشناختی است به معنای رها شدن از تفکر قالبی و گسترش تفکر در ابعاد مختلف زندگی.
افرادی که دارای شخصیت توسعه یافته هستند، فارغ از انتظارات از پیش تعیین شده دیگران و باورهای کلیشه ای، در عرصه های مختلف شرکت می کنند. عیار آنها در بد و خوب و مثبت و منفی امور، نه تفکرات قالبی بلکه کارکردهای عقلانی است. شخصیت توسعه یافته بیش از آنکه به دیگران بپردازد، در پی ارتقای خود است. بیش از آنکه تمرکزش بر دیگران باشد، بر خود متمرکز است. در این “خودتمرکزی” به خود انتقادی مشغول است و بطور کوشا به اصلاح خود همت دارد. برخلاف تفکر قالبی که “دگرمرکزی” دارد و به انتقاد از دیگری اشتغال دارد، شخصیت توسعه یافته از نوعی فرهنگ دموکراتیک برخوردار است یعنی انبساط ارزشی و هنجاری دارد. عیار او در ارزشگذاری و قضاوتها، عقل خودبنیاد است و اخلاق اجتماعی. او نسبت به خطر تفکرات قالبی مطلع است.
شخصیت توسعه یافته، نه خود را در قالبهای رفتاری حبس می کند و نه درباره دیگران قضاوتهای قالبی انجام می دهد. او از رفتارهای تنگنظرانه درباره دیگران پرهیز دارد و خواهان خیر عمومی است. دائماً در حال کوشش برای بهبود کیفیت زندگی خویش و دیگران است. دارای هدف مشخصی می باشد و نگاهش به زندگی تکاملی است. بر همین اساس حوزه های مختلف شناختی را تجربه می کنند.
از این حیث جامعه توسعه یافته دارای مردمانی است با شخصیت توسعه یافته. لذا می توان تفکر قالبی را یک پارامتر ضدتوسعه دانست. از این حیث ضرورت است همه ما برای تغییر تفکرات قالبی در جهت شخصیت توسعه یافته اقدام کنیم.
به نقل از ویکی پدیا