نموداری که طراحی و اجراش برای ما هیجان انگیز بود.
خدا رو شکر
به خاطر همه چیز؛
به خاطر همه دارایی هام.
دارایی های من با دارایی های اکثر آدمها فرق دارن.
پول نیست. و با پول هم قابل بدست آوردن نیستند.
حس "ثروتمندترین" بودن رو دارم.
از ته دل از خدای بزرگم برای قرار دادن این "بهترین ها" در مسیر زندگیم متشکرم...
فقط همین.
دهم شهریور ماه هزار و سیصد و نود و هفت
شب تولد 29 سالگی
همه شما به کافی شاپ رفتهاید، درست است؟ اما آیا تا به حال شده به یک بار بروید و با یک کسبوکار۲۰۰ میلیون دلاری برگردید؟ این اتفاقی است که ۱۰ سال پیش برای ما افتاد. روز بسیار بدی داشتیم. یک مشتری خیلی بزرگ داشتیم که خیلی اذیتمان میکرد. ما یک شرکت مشاوره نرمافزاری هستیم، و نمیتوانستیم یک مهارت خاص برنامهنویسی پیدا کنیم تا به این مشتری برای توسعه یک سیستم ابری پیشرفته کمک کنیم. ما تعدادی مهندس داریم، اما هیچ یک از آنها قادر به راضی کردن این مشتری نبودند. و نزدیک بود اخراج شویم. پس به یک کافی شاپ رفتیم، و در حال گپ زدن با دوستمان جِف بودیم که متصدی کافی شاپ بود، و او کاری را میکرد که همه متصدیان خوب کافی شاپ انجام میدهند: به ما دلداری میداد، کاری میکرد که احساس بهتری نسبت به دردمان داشته باشیم، میگفت: «هی، این بچهها زیادی بزرگش میکنند. نگرانش نباشید.» و در آخر، با چهره جدی اما به شوخی گفت: «چرا من را به آنجا [شرکت مشتری] نمیفرستید؟ من میتوانم سر از کارشان در بیاورم.» صبح روز بعد، ما مشغول گپ زدن در جلسه گروهمان بودیم، و همه کمی گیج بودیم ... و من کمی به شوخی آن حرف را آنجا مطرح کردم. گفتم: «هی، ما نزدیک است اخراج شویم.» بعد گفتم، «چرا جف متصدی کافی شاپ را معرفی نکنیم؟» بعد از آن، کمی سکوت و نگاههای متعجب. در پایان، مدیر کارکنانمان گفت، «ایده خیلی خوبی است.» جف باهوش است. او بااستعداد است. سر از کارشان در میآورد. بیایید او را معرفی کنیم.» خُب، جف یک برنامهنویس نبود. در واقع، وقتی فلسفه میخواند از دانشگاه پنسیلوانیا اخراج شده بود. ولی بااستعداد بود، و میتوانست به عمق موضوعات برود، و ما نزدیک بود اخراج شویم. پس ما او را معرفی کردیم. پس از چند روز بلاتکلیفی، جف همچنان آنجا بود. آنها هنوز او را اخراج نکرده بودند. من نمیتوانستم باور کنم. چه کار میکرد؟ این چیزی است که یاد گرفتم. او کاملاً وابستگی آنها را به مهارت برنامهنویسی از بین برد. و بحث را عوض کرد، حتی چیزی که ما در حال ساختنش بودیم را عوض کرد. بحث حالا این بود که ما چه چیزی میسازیم و چرا؟ و بله، جف فهمید چگونه مشکل را حل کند، و آن مشتری به یکی از بهترین معرفهای ما تبدیل شد. آن زمان، ما ۲۰۰ نفر بودیم، و نصف شرکت ما را فارغالتحصیلان علوم کامپیوتر یا مهندسان تشکیل میدادند، اما تجربه ما با جف، موجب شد بپرسیم: آیا میتوانیم آن را در کسبوکارمان تکرار کنیم؟ پس روش استخدام و آموزشمان را تغییر دادیم. و در حالی که همچنان به دنبال مهندسان کامپیوتر و علوم کامپیوتر بودیم، هنرمندان، موزیسینها و نویسندگان را نیز استخدام کردیم ... و داستان جف چندین بار در شرکت ما تکرار شد. مدیر ارشد فناوری ما دانشآموخته زبان انگلیسی است، و قبلاً یک پیک دوچرخهای در منهتن بود. و امروزه، ما هزار نفریم، و هنوز کمتر از صد نفرمان مدرک علوم کامپیوتر یا مهندسی دارند. و بله، ما هنوز یک شرکت مشاوره کامپیوتری هستیم. ما یک شرکت درجه اول در بازارمان هستیم. کار ما مربوط به بستههای نرمافزاری با سریعترین رشد است که فروش سالانه آنها به ۱۰ میلیارد دلار میرسد. پس این جواب میدهد. در همین حال، فشار برای آموزش رشتههای STEM در این کشور -- [مخفف] علوم، فناوری، مهندسی، ریاضیات -- بسیار زیاد است. همه ما این را میبینیم. و این یک اشتباه بزرگ است. از سال ۲۰۰۹، دانشجویان STEM در ایالات متحده به میزان ۴۳ درصد افزایش یافتهاند، در حالی که دانشجویان علوم انسانی ثابت باقی ماندهاند. رئیسجمهور قبلی ما بیش از یک میلیارد دلار به آموزش رشتههای STEM اختصاص داد به قیمت کاهش بودجه رشتههای دیگر، و رئیسجمهور فعلی ما اخیراً ۲۰۰ میلیون دلار از بودجه وزارت آموزش را به علوم کامپیوتر هدایت کرده است. و مدیران شرکتها دائماً از کمبود نیروی کار مهندس شکایت میکنند. این اقدامات سیاسی، به همراه موفقیت انکارناپذیر اقتصاد فناوریمحور -- منظورم این است که، باید با آن مواجه شویم، از ۱۰ شرکت برتر جهان از نظر ارزش بازار، هفت شرکت شرکتهای فناوریمحور هستند -- این چیزها، یک فرضیه را به وجود میآورند که مسیر نیروی کار در آینده، عمدتاً در دست رشتههای STEM است. من متوجه میشوم. بر روی کاغذ منطقی است. وسوسه کننده است. اما کاملاً اغراقآمیز است. مثل این است که همه یک تیم فوتبال، به دنبال توپ در گوشه زمین بروند، چون توپ در آنجاست. ما نباید به رشتههای STEM بیش از حد ارزش بدهیم. ما نباید برای این علوم بیشتر از علوم انسانی ارزش قائل شویم. و دو دلیل برای آن وجود دارد. اول، فناوریهای امروزه بسیار بر پایه احساسات هستند. دلیل این که ما قادر بودیم از تمام رشتهها استخدام کنیم و از آنها برای رسیدن به مهارتهای تخصصی استفاده کنیم به این دلیل است که سیستمهای مدرن میتوانند بدون برنامهنویسی مدیریت شوند. آنها مثل لگو هستند: ساختن، یادگیری وحتی برنامهنویسی آنها آسان است، با توجه به اطلاعات زیادی که برای یادگیری وجود دارند. بله، کارمندان ما به مهارت تخصصی نیاز دارند، اما این مهارت، نیازمند آموزش سختگیرانه و رسمی بسیار کمتری است نسبت به آنچه که در گذشته وجود داشت. دوم، مهارتهای ضروری و متمایز در جهانی با فناوریهای مبتنی بر احساسات، مهارتهایی هستند که به ما کمک میکنند با یکدیگر به عنوان انسان همکاری کنیم، در حالی که کار سخت، محصول نهایی را مجسم میکند و سودمندی آن را، که نیازمند تجربه واقعی، قضاوت و زمینه تاریخی است. چیزی که داستان جف به ما آموخت این بود که مشتری ما بر روی چیز اشتباهی تمرکز کرده بود. همان داستان قدیمی است: متخصصان فناوری تلاش میکنند که با کسبوکار و کاربر نهایی ارتباط برقرار کنند، و کسبوکارها هم نمیتوانند نیازهای خود را درست بیان کنند. من هر روز این را میبینم. تنها بخشی از فعالیتهای ما در تواناییمان به عنوان انسان برای برقراری ارتباط و اختراع با هم خلاصه میشود و در حالی که علوم پایه و فنی به ما میآموزند چگونه چیزها را بسازیم، این علوم انسانی است که به ما یاد میدهد چه چیزی بسازیم و چرا آنها را بسازیم. و آنها همان اندازه مهم هستند، و همان اندازه دشوار هستند. این من را آزار میدهد ... زمانی که که میشنوم مردم علوم انسانی را کماهمیتتر میدانند، آسانتر میدانند. بیخیال! علوم انسانی، چارچوب جهان را به ما نشان میدهند. به ما میآموزند چگونه منتقدانه فکر کنیم. آنها عمداً ساختارنیافته هستند، در حالی که علوم پایه و فنی عمداً ساختاریافته هستند. آنها [علوم انسانی] متقاعد کردن را به ما میآموزند، زبانی به ما میدهند که میتوانیم از آن برای تبدیل کردن احساساتمان به اندیشه و عمل استفاده کنیم. و آنها باید همتراز با علوم پایه و فنی باشند. و بله، شما میتوانید تعدادی هنرمند استخدام کنید و یک شرکت فناوری بسازید و درآمدی فوقالعاده داشته باشید. حالا، من اینجا نیستم که به شما بگویم رشتههای STEM بد هستند. من امروز اینجا نیامدم که بگویم دخترها نباید برنامهنویسی کنند. خواهش میکنم. و پل بعدی که روی آن رانندگی میکنم یا آسانسور بعدی که همه سوارش میشویم -- بیایید مطمئن شویم یک مهندس آن را طراحی کرده. ولی گرفتار این توهم شدن که شغلهای آینده ما عمدتاً در اختیار رشتههای STEM است، فقط احمقانه است. اگر دوستان یا بچهها یا خویشاوندان یا نوهها یا خواهرزادهها یا برادرزادههایی دارید ... آنها را تشویق کنید که هر چه میخواهند باشند. برای آنها شغلهایی وجود خواهد داشت. مدیرعاملهای شرکتهای فناوری که سخت به دنبال دانشآموختگان رشتههای STEM هستند، میدانید آنها را برای چه استخدام میکنند؟ گوگل، اپل، فیسبوک. شصت و پنج درصد از فرصتهای شغلی باز آنها غیرفنی هستند: بازاریابی، طراحی، مدیریت پروژه، مدیریت برنامه، مدیریت محصول، حقوقدان، متخصص نیروی انسانی، معلم، مربی، فروشنده، خریدار و غیره. اینها شغلهایی هستند که برایشان نیرو استخدام میکنند. و اگر یک چیز وجود باشد که نیروی کار آینده ما به آن نیاز دارد -- من فکر میکنم همه با این موافقیم -- آن تنوع است. اما این تنوع نباید به جنسیت یا نژاد محدود شود. ما به تنوع سابقه و مهارت نیز نیاز داریم، به افراد درونگرا و برونگرا و به رهبران و پیروان. این نیروی کار آینده ماست. و این حقیقت که فناوری راحتتر و در دسترستر میشود این آزادی را به آن نیروی کار میدهد که هر چه را که خیلی راضیشان میکند، بیاموزند.
مطالعه و عمل به کتاب اثر مرکب، نوشته دارن هاردی را به همه دوستان پیشنهاد می کنم.
به تایید بسیاری از مشاوران کسب و کار، مدیران و روانشناسان؛ این کتاب عصاره عملیاتی و جان کلام تمامی کتاب های روانشناسی موفقیت و توانمندسازی است که تاثیرات ملموسی در تفکر، سبک، و مسیر زندگی شما خواهد داشت.
نسخه ای که من مطالعه کردم توسط لطیف احمدپور و میلاد حیدری به فارسی ترجمه، و انشارات شریف آن را منتشر کرده است.
از آن جا که مطالعه این کتاب خیلی به من چسبید و عمل به آن نتایج ملموسی برایم داشت، ده نسخه از آن را برای هدیه به اطرافیان خریداری کردم.
چکیده:
فناوری نانو فرصت های جدید و گسترده ای را برای دانشمندان، مهندسان و کارآفرینان ایجاد می کند تا در حل برخی از مسائل مهمی که انسان امروزی با آن مواجه است، مشارکت داشته باشد. نوآوری های مبتنی بر فناوری نانو که بصورت موفقیت آمیزی در محصولات یا فرایندها تجاری سازی شده اند، می توانند تمامی صنایع را متحول سازند و به طور قابل توجهی کیفیت زندگی میلیون ها انسان را بهبود بخشند. اما مسیر بین یک ایده تا یک محصول یا فرآیند تجاری موفقیت آمیز، بسیار طولانی است. خصوصا در مورد نوآوری های فناوری نانو، مرحله تحقیق و توسعه روند نسبتا طولانی تری دارد. به علاوه، پیش بینی مدت زمان دقیق این مرحله دشوار است، و این حتی اگر ایده ای موفقیت آمیز باشد، بصورت شفاف مشخص نیست. مرحله طولانی تحقیق وتوسعه، نه تنها شامل سرمایه گذاری قابل توجهی در زمان و تلاش است؛ بلکه نیازمند سرمایه گذاری مالی بسیار زیادی نیز می باشد، زیرا در طی این پروسه هیچ درآمدی برای جبران هزینه ها وجود ندارد.
دریافت فایل PDF مقاله
واحد آموزش شرکت فناوریهای پیشرفته آسیا با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه شهرکرد جهت آشنایی دانشجویان فنی و مهندسی با فناوری نانو، اقدام به برگزاری سمینار علوم و فناوری نانو نموده اند.
در این سمینار دانشجویان با مبانی فناوری نانو، تجهیزات اندازه گیری در مقیاس نانو، نانومواد و نانوذرات، کاربردهای فناوری نانو، پنجمین مسابقه ملی فناوری نانو و فعالیت های ستاد ویژه توسعه فناوری نانو نهاد ریاست جمهوری آشنا می شوند.
در این سمینار که در تاریخ 25/01/1394 به مدت 4 ساعت در دانشکده فنی مهندسی دانشگاه شهرکرد برگزار خواهد شد، مهندس مجتبی فدایی مدیرعامل شرکت فناوریهای پیشرفته آسیا و مدرس ستاد توسعه فناوری نانو نهاد ریاست جمهوری سخنرانی خواهند کرد.
خبر برگرفته از: سایت جامع آموزش فناوری نانو
معیار INES، معیاری جهانی برای تبادل اطلاعات مربوط به شدت و ایمنی رویدادهای هسته ای و پرتویی و پیامدهای آن، به روش یکسان با مردم است.
جهت آشنایی با این معیار، این فایل را مطالعه کنید. دریافت
دولت فدرال ایالات متحده میلیاردها دلار در بخش علوم نانو صرف کرده است. آزمایشگاههای ملی مانند NASA، Oak Ridge، Argonne، Lawrence Berkeley، Los Alamos، Sandia، و Brookhaven در حال هدایت تحقیقات و پروژههای توسعهای متعدد در خصوص نانومواد هستند. در بسیاری از موارد، توسعه و تجاریسازی محصولات جدید مبتنی بر نانومواد همکاری تحقیقاتی بین آزمایشگاههای تحقیقاتی فدرال و صنعت را شامل خواهد شد. این همکاریهای فنی بهطور کلی تحت قراردادهای 2CRADA's هدایت میشود. در سال ۱۹۸۶، کنگره ایالات متحده آمریکا برای اصلاح لایحه اصلی نوآوری فناوری Stevenson-Wydler مصوبه سال ۱۹۸۰، لایحه انتقال فناوری فدرال را تصویب کرد و «توافقنامههای همکاری تحقیقات و توسعه» موسوم به CRADA ایجاد شد. تحت سیستم CRADA، آزمایشگاههای فدرال تجهیزات یا پرسنل را تامین میکنند، در حالی که پیمانکاران و بهطور کلی شرکتهای تجاری خصوصی مشترکاً سرمایه لازم را برای تجاریسازی فناوری، که بهوسیله آزمایشگاههای فدرال انجام میشود، تامین میکنند. پس از پذیرفتن CRADA، همکاری بین آزمایشگاههای فدرال و صنایع خصوصی تعاملیتر شد و اختراعات موفقیتآمیز زیادی انجام گرفت. برخلاف مدل لایحه 3Bayh-Dole که در آن دولت بودجه دانشگاهها و صنایع خصوصی را تامین میکرد، مدلCRADA به دولت (آزمایشگاههای دولتی) اجازه میدهد بهجای بودجه، تجهیزات، تسهیلات یا پرسنل را برای پیمانکاران همکاریکننده با CRADA تامین کند. درنتیجه، حقوق مالکیت معنوی نتایج تحقیق تحت این دو مدل باید کاملاً متفاوت باشد. در این مقاله به سیستم CRADA، آمارهای CRADA، و نظرات موافق و مخالف با این سیستم پرداخته میشود. این مقاله همچنین استدلال میآورد که چرا باید بهمنظور جلوگیری از ایجاد تناقضهای بالقوه در مورد منافع شرکتهای کوچک و بیعدالتی نسبت به آنها، اقدامات پیشگیرانه خاصی اتخاذ شود.
امید فراوانی وجود دارد که قانون اختراعات آمریکا (AIA)، قانونی که در سال 2011 به تصویب رسید، با بهرهگیری از کارآفرینان و شرکتهای آمریکایی و ارائه جایگزینهای مقرونبهصرفه برای دعاوی قضایی پتنت، موجب بهرهوری و پیشبینیپذیری روند ثبت پتنت شود. مفاد این قانون امکانات مالی و ابزارهایی در اختیار اداره پتنت و نشان تجاری ایالات متحده (USPTO) قرار میدهد و این اداره را قادر میسازد بهنحو موثرتری مجوز قانونی صادر کند. هنوز در این زمینه اقدامات زیادی باید انجام بگیرد؛ از این رو، قبل از اینکه تاثیر کامل این قوانین دیده شود، ابتدا باید بهدقت اجرا شوند و نکات مبهم آنها در دادگاههای ایالات متحده مورد بررسی قرار گیرد. تعیین اینکه AIA دقیقاً چگونه روی جامعه فناوری نانو اثر خواهد گذاشت به گذر زمان نیاز دارد. به هر حال، دستاندرکاران فناوری نانو میتوانند با بررسی دقیق مقررات تعیینشده، برای ورود به این فضای جدید پتنت آماده شوند. این مقاله چهار تغییر اساسی این قانون را شرح میدهد: تبدیل سیستم3 first to invent به سیستم First inventor to file 4، هزینههای جدید و وضعیت نهادهای کوچک، امکان بررسی گسترده بعد از واگذاری پتنت، و یک سری تاثیرات ناشناخته بر راهبردهای صدور مجوز برای نهادهای غیرمعمول و خارج از عرف. از آنجا که جزییات اجرای AIA مرتباً در حال تغییر است، نهادهای فناوری نانو باید مراقب باشند همواره در جریان آخرین تغییرات قرار بگیرند.
این مقاله در نشریه ماهنامه فناوری نانو شماره 182 در تاریخ 1391/09/15 به چاپ رسیده است.